از
از
از
avarice ==> [.n]: زیاده جویى، آز، حرص، طمعavidity ==> [.n]: اشتیاق، آز، حرص، آزمندى، پرخورى، طمعesurience ==> گرسنگى، حرص، آز، پرخورى، ولع، جوعgreed ==> [.vi. & n]: آز، حرص، طمع، حریص بودن، طمع ورزیدن greed gulosity ==> (greediness =) ـ آز، حرصrapacity ==> [.n]: آز، غارتگرى، یغماگرى، درنده خویىcupidity ==> [.n]: حرص و آز براى به دست آوردن مالgreedinessفرازover ==> [.adv. & adj. & n]: بالاى، روى، بالاى سر، بر فراز، آن طرف، در سرتاسر، دربالا، به سوى دیگر، متجاوز از، بالایى، رویى، بیرونى، شفا یافتن، پایان یافتن، به انتها رسیدن [.pref]: پیشوندى است به معنى " زیاد " و " زیاده " و " بیش " over زمانsince ==> [.conj. & adv]: بعد از، پس از، از وقتى که، چون که، نظر به این که، از این رو، چون، از آنجایى کهby ==> [.adv]: به دست، بتوسط، با، به وسیله، از، بواسطه، پهلوى، نزدیک، کنار، از نزدیک، از پهلوى، از کنار، درکنار، از پهلو، محل سکنى، فرعى، درجه دوم by ex ==> بى، بدون، از، در ex frae ==> (from =) ـ از، بواسطه، مطابقfrom ==> از، بواسطه، درنتیجه، از روى، مطابق، از پیش from in ==> [.pref]: پیشوندى است به معنى " در داخل " و " به سوى " و " نه "، در، توى، اندر، لاى، درظرف، هنگام، به، بر، با، بالاى، روى، از، باب روز [.adj]: درونى، شامل، نزدیک، دم دست، داخلى [.adv]: رسیده، آمده، درتوى، به طرف، نزدیک ساحل، با امتیاز، با مصونیت [.vt]: در میان گذاشتن، جمع کردن [.n]: شاغلین، زاویه واژه هاى شامل in ـ (89)
Virsion 2.0
آز
avarice ; avidity ; esurience ; greed ; gulosity ; rapacity
واژه هاى شامل آز ـ (2)
از
by ; ex ; frae ; from ; in ; of ; soften
أز
Whiz (VI)
---
Problems using this glossary with Microsoft Internet Explorer? Click on 'Arab2English' above and look into the given information.
أَزَّ
v.
simmer; sizzle, produce a hissing sound; whiz, whirr; buzz, hum