attend


MHM Advanced English > Persian (v. 90)Download this dictionary
attend
[.v]: توجه يا رسيدگى کردن ، توجه کردن ، مواظبت کردن ، گوش کردن (به) ، رسيدگى کردن ، حضور داشتن (در) ، در ملازمت کسى بودن ، همراه بودن (با) ، (مجازى) درپى چيزى بودن ، از دنبال آمدن ، منتظرشدن ، انتظار کشيدن ، انتظار داشتن
{علوم مهندسى}: تنظيم کردن
{روان شناسى}: توجه کردن
واژه هاى شامل
attend ـ (1)