blow up


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
blow up

تغيير يک شکل از يک قالب تصويرى کوچکتر به يک قالب تصويرى بزرگتر،شکمدان ،منفجر کردن ،ترکاندن ،عصبانى کردن ،انفجار،عکس بزرگ شده
کامپيوتر : توقف غير منتظره يک برنامه به خاطر يک اشتباه يا به دليل مواخه شدن با شرايطى از داده که نمى تواند ان را بکار گيرد
معمارى : شکم دادگى

 
کلمات مرتبط(2) 

 
کلمات مرتبط(blow up):




بازگشت به واژه blow up



blow 
up