go off


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
go off

در رفتن( تفنگ)،بيرون رفتن( از صحنه نمايش)،اب شدن ،فاسد شدن ،مردن

 
کلمات مرتبط(2) 

 
کلمات مرتبط(go off):




بازگشت به واژه go off



go 
off