group


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
group

حزب ،طبقه بندى بين اتومبيلها،تعداد شيرجه هاى انجام شده از يک نقطه با يک روش ،گروه رزمى( يکان)،ناو گروه ،گروه( يکانى که از دو گردان بيشتر استعداد داشته باشد)،دسته بندى کردن ،انجمن ،جمعيت ،گروه بندى کردن ،دسته دسته کردن ،جمع شدن
معمارى : گروه
قانون ـ فقه : شيعه
شيمى : گروه
روانشناسى : گروه
بازرگانى : دسته بندى کردن
ورزش : دسته ،تيرهاى به هدف خورده کمانگير
علوم نظامى : طبقه بندى کردن

 
کلمات مرتبط(140) 

 
 
@@@@group
 
@@@group
 
@@group