immune


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
immune

ازاد،مقاوم دربرابر مرض بر اثر تلقيح واکسن ،داراى مصونيت قانونى و پارلمانى ،مصون کردن ،محفوظ کردن
قانون ـ فقه : مصون

 
کلمات مرتبط(1) 

 
کلمات مرتبط(immune):




بازگشت به واژه immune



immune from disease