influence


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
influence

اعتبار،برترى ،تفوق ،توانايى ،تجلى ،نفوذ کردن بر،تحت نفوذ خود قرار دادن ،تاثير کردن بر،وادار کردن ،ترغيب کردن
علوم مهندسى : تاثير
عمران : تاثير
قانون ـ فقه : نفوذ
روانشناسى : نفوذ

 
کلمات مرتبط(21)