orbit


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
orbit

حدقه ،فلک ،حدود فعاليت ،قلمرو،بدور مدارى گشتن ،دايره وار حرکت کردن ،مدار،مسير دوران ،دور زدن
علوم مهندسى : راه
شيمى : مدار
نجوم : مدار
علوم هوايى : مدار
علوم نظامى : چرخيدن به دور يک مدار

 
کلمات مرتبط(10)