rout


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
rout

با پوزه کاويدن ،جمع ،گروه ،بى نظمى و اغتشاش ،بطور اشفته گريزاندن ،کاملا شکست دادن ،تار و مار کردن
قانون ـ فقه : اجتماع براى اشوب يا کار خلاف قانون

 
کلمات مرتبط(2) 

 
کلمات مرتبط(rout):




بازگشت به واژه rout



revel rout 
 tp put to rout