stagger


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
stagger

تلوتلو خوردن ،يله رفتن ،لنگيدن ،گيج خوردن ،بتناوب کار کردن ،متناوب ،ترديدداشتن
علوم مهندسى : يک در ميان
ورزش : خط اغاز مسير هر دونده

 
کلمات مرتبط(3)