حل مسأله بخشی از تفکر است. حل مسأله که پیچیدهترین بخش هر عملیات فکری تصور میشود، به عنوان یک روند مهم شناختی تعریف میگردد که محتاج تلفیق و مهار یک سری مهارتهای بنیادین و معمولی است (گلداشتاین و لواین، ۱۹۸۷). حلّ مسأله وقتی مطرح میشود که یک
موجود زنده یا یک سامانهٔ هوش مصنوعی نداند که برای رفتن از یک موقعیت به موقعیت دیگر باید چه مسیری را بپیماید. این نیز خود بخشی از روند یک مسألهٔ بزرگتر است که یافتن مسأله و شکلدهی مسأله بخشی از آن میباشد.