از استیلای یک قبیله یا ملت توانمندتر بر سایر اقوام یا مردم حاصل شده باشد، به شرطی که غلبه استمرار یابد، و ملتهای مغلوب حقیر شمرده شوند، چندان که
وحدت امپراتوری بیشتر از طریق اعمال توان حاصل شده باشد تا از راه رضایت خاطر اقوام متنوع.
از حیث ساخت سیاسی، توان در اختیار شخصی نظیر
امپراتور قرار داشته باشد و تمام توانهای محلی از اختیارات تفویضی او مایه گرفته باشند.
وجود
نظریهای جامع تحت عنوان دین، ایدئولوژی، یا قانونی مشترک که فراهم آورندهٔ ساختی سیاسی و اخلاقی است و مدعی است که این ساخت سرانجام صلح و هماهنگی میان تمام انسانها را برقرار خواهد کرد.