adjust


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
adjust

مرتب کردن مهره شطرنج ،تطبيق دادن ،تصفيه نمودن ،ميزان کردن ،تعديل کردن ،تنظيم کردن ،تسويه نمودن ،مطابق کردن ،وفق دادن ،سازگار کردن
علوم مهندسى : تنظيم کردن تعديل کردن
معمارى : تعديل کردن
بازرگانى : تنظيم کردن
ورزش : ژادوب
علوم نظامى : تنظيم کنيد

 
کلمات مرتبط(2) 

 
کلمات مرتبط(adjust):




بازگشت به واژه adjust



ship will adjust 
 will adjust