anchor


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
anchor

انکر،هرکدام از 8 مربع کوچک روى ميز بيليارد کارامبول ،بلوک( کوهنوردى)،تکيه گاه ، :)n.(لنگر،لنگر کشتى :)vt.& vi.(.لنگر انداختن ،(مج ).محکم شدن ،بالنگر بستن يانگاه داشتن
علوم مهندسى : سپر
الکترونيک : مهار
عمران : مهار
روانشناسى : مرجع
ورزش : بلوک
علوم نظامى : ايستادن در دريا مهارى

 
کلمات مرتبط(53) 

 
 
@@anchor