applied


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
applied

کاربردى ،عملى ،کابردى ،بکار بردنى ،(م.ل ).بکاربرده( شده)،براى هدف معين بکار رفته ،کاربسته ،وضع معموله
قانون ـ فقه : هزينه مربوط به هر خدمت يا کالا را به طور ويژه تعيين کردن و به ان اختصاص دادن
روانشناسى : کاربسته

 
کلمات مرتبط(10)