apply

hFarsi - advanced version

apply

صدق کردن ،بکار بردن ،بکاربستن ،بکار زدن ،استعمال کردن ،اجرا کردن ،اعمال کردن ،متصل کردن ،بهم بستن ،درخواست کردن ،درخواست دادن ،شامل شدن ،قابل اجرا بودن
قانون ـ فقه : درخواست کردن شامل حال بودن
روانشناسى : درخواست کردن

کلمات مرتبط(6)

کلمات مرتبط(apply):

بازگشت به واژه apply

apply a correct holt
apply for a divorce
apply glaze (to)
the law does not apply to him
to apply a leech
to apply for written testimony