appoint


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
appoint

مامور کردن ،نصب کردن به کار،تعيين کردن ،برقرار کردن ،منصوب کردن ،گماشتن ،واداشتن
قانون ـ فقه : گماشتن به کار

 
کلمات مرتبط(3)