approach


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
approach

رسيدن ،ضربه براى نزديک شدن به هدف گلف ،مسير فرود،داخل گفتگو شدن مسير نزديک شدن هواپيما به باند فرود تقرب ،رويکرد،برخورد،شيوه ،برداشت ،نزديک شدن ،نزديک امدن ،معبر،مشى
علوم مهندسى : حرکت به سمت جلو
روانشناسى : ديدگاه
بازرگانى : روش
ورزش : فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا،دورخير دو کشتى گير در اغاز مسابقه
علوم هوايى : پرواز هواپيما درست قبل از فرود
علوم نظامى : معبر

 
کلمات مرتبط(45) 

 
 
@@approach