arm


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
arm

شاخه هاى لنگر،قدرت پرتاب توپ ،چاشنى کشيدن اماده انفجار کردن ،رسته( رزمى و پشتيبانى رزمى)،دست( از شانه تا نوک انگشت)،بازو،شاخه ،قسمت ،شعبه ،جنگ افزار،سلاح ،اسلحه ،دسته ء صندلى يا مبل ،مسلح کردن
کامپيوتر : بازو
ورزش : اسلحه گرم
علوم هوايى : بازو
علوم نظامى : رسته

 
کلمات مرتبط(64) 

 
 
@@arm