attach


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
attach

مونتاژ کردن ،ثابت کردن ،توقيف کردن ،زير امر قرار دادن ،منتصب کردن مامور کردن ،بستن به ،بستن ،پيوستن ،پيوست کردن ،ضميمه کردن ،چسباندن ،الصاق کردن ،نسبت دادن ،گذاشتن ،(حق ).ضبط کردن ،توقيف شدن ،دلبسته شدن
علوم مهندسى : وصل کردن
کامپيوتر : اتصال
قانون ـ فقه : ضميمه کردن
علوم نظامى : وصل کردن چسباندن به

 
کلمات مرتبط(2)