autonomous


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
autonomous

خود مختار،داراى حکومت مستقل ،خودمختار،خودگردان ،(زيست شناسى )داراى زندگى مستقل ،(گ.ش ).خودکاربطور غير ارادى ،(ر.ش ).واحد کنترل داخلى
قانون ـ فقه : داراى حکومت مستقل داخلى
روانشناسى : خودپيرو

 
کلمات مرتبط(4)