back up


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
back up

کپى پشتيبان تهيه کردن ،پشت قرار دادن ،جاگيرى پشت يار،اطلاعات مکمل حاشيه اى نقشه پشتيبانى کردن ،تکميل کردن
علوم مهندسى : معکوس ريختن
کامپيوتر : پشتيبانى کردن
ورزش : اماده براى دويدن درصورت ضربه خوب يار
علوم نظامى : تقويت کردن تقويتى

 
کلمات مرتبط(2) 

 
کلمات مرتبط(back up):




بازگشت به واژه back up



back 
 up