bloc


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
bloc

بنداوردن ،انسداد،جعبه قرقره ،اتحاد دو ياچند دسته بمنظور خاصى ،بلوک ،کنده ،مانع ورادع ،قطعه ،بستن ،مسدود کردن ،مانع شدن از،بازداشتن ،قالب کردن ،توده ،قلنبه

 
کلمات مرتبط(1) 

 
کلمات مرتبط(bloc):




بازگشت به واژه bloc



en bloc