board


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
board

صفحه مدار،برد،روکش کردن ،جلد کردن ،تابلوى امتيازات ،صفحه يا ميز شطرنج ،سوار( کشتى)،هيئت ژورى ،کميسيون ،کميته تخته کار،صفحه چارت ،تابلو،تخته يا مقوا ويا هرچيز مسطح ،ميز غذا،غذاى روى ميز،اغذيه ،ميزشور يادادگاه ،هيئت عامله ياامنا،هيئت مديره ،)board of trade(هيئت بازرگانى ،تخته بندى کردن ،سوارشدن ،بکنار کشتى امدن(بمنظورحمله)،تخته پوش کردن ،پانسيون شدن ،منزل کردن(درشبانه روزى)
علوم مهندسى : تابلو
کامپيوتر : تخته
معمارى : تخته
قانون ـ فقه : هيات
روانشناسى : هيات
بازرگانى : کشتى
ورزش : سکوى شيرجه
علوم نظامى : تخته حاوى نقشه
علوم دريايى : سوار

 
کلمات مرتبط(183) 

 
 
@@@@@board
 
@@@@board
 
@@@board
 
@@board