bridle


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
bridle

بند چشمى ،افسار،عنان ،قيد،دهه کردن ،(مج ).جلوگيرى کردن از،رام کردن ،کنترل کردن
علوم نظامى : مهار ناو
علوم دريايى : زنجير مهار

 
کلمات مرتبط(7)