buff


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
buff

با چرم پرداخت کردن ،خنثى کردن جنبيدن ،چرم زرد خوابدار،ضربت ،گاو وحشى ،زردنخودى ،محکم ،از چرم گاوميش ،براق کردن ،جلا،پوست انسان
علوم مهندسى : نوسان کردن

 
کلمات مرتبط(7)