carry


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
carry

جبران ضعف يار،رانينگ( فوتبال امريکايى)،گذشتن گوى از يک نقطه يا شى ء،روپوش پرچم ،تير رسى داشتن ،تيررسى حالت دوش فنگ ،بردن ،بدوش گرفتن ،حمل کردن ،حمل ونقل کردن ،رقم نقلى
کامپيوتر : رقم نقلى
ورزش : رانينگ ،مسافتى که گوى در هوا مى پيمايد،حمل غيرمجاز توپ ،انداختن يک يا دو ميله بولينگ
علوم نظامى : انتقال دادن

 
کلمات مرتبط(59) 

 
 
@@carry