clamp


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
clamp

محکم کردن ،مهار کردن ،بند زدن فشار دادن ،بيرون کشيدن ،در قيد گذاشتن ترمينال ،مهار،گيره عقربک ،بست ،بند،انبرک ،باگيره نگاهداشتن ،با قيد ومنگنه محکم بستن
علوم مهندسى : بست کامل
معمارى : گيره
شيمى : گيره
علوم نظامى : چفت

 
کلمات مرتبط(25)