clean


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
clean

ساده ،بى قيد و شرط،تميز کردن ،حرکت بدون نقص ،شکل مناسب اتومبيل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب( وزنه بردارى)،بدون قيد و شرط،خالص ،پاکيزه ،نظيف ،طاهر،عفيف ،تميزکردن ،پاک کردن ،درست کردن ،زدودن
علوم مهندسى : مرتب کردن
معمارى : پاک
بازرگانى : بى نقض ،بى نقص
ورزش : شکل مناسب اتومبيل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
علوم هوايى : هواپيماى فاقد هرگونه بار خارجى

 
کلمات مرتبط(28)