clump


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
clump

گيره ،گل ميخ ،قپه ،دسته ،خوشه ،ضربه سنگين ،مشت ،انبوه کردن
علوم نظامى : درجه سردوشى

 
کلمات مرتبط(2)