contingent


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
contingent

موکول يا موقوف به( با on يا)upon ،وابسته ،محتمل الوقوع ،تصادفى ،مشروط،موکول
قانون ـ فقه : سهم يک منطقه يا يک شهر در دادن بيگار و سرباز
روانشناسى : مشروط

 
کلمات مرتبط(7)