contract


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
contract

تعهد،مقاطعه عقد و پيمان بستن ،:)n.(قرارداد،پيمان :)vi.&vt.( .پيمان بستن ،قرردادبستن ،مقاطعه کارى کردن ،کنترات کردن ،منقبض کردن ،منقبض شدن ،مخفف کردن ،همکشيدن
علوم مهندسى : مقاطعه کردن قرارداد بستن
معمارى : پيمان
قانون ـ فقه : قرارداد،تعهد کردن مقاطعه کردن
روانشناسى : دچار شدن
بازرگانى : پيمان ،قرارداد
علوم نظامى : قرارداد بستن

 
کلمات مرتبط(126) 

 
 
@@@@contract
 
@@@contract
 
@@contract