coordinate


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
coordinate

کوئور دينانس شدن ،متناسب يا هماهنگ کردن ،متناسب کردن ،هماهنگ کردن ،هم اهنگ کردن ،تعديل کردن ،هم پايه ،مربوط،مختص ،(درجمع )مختصات
علوم مهندسى : همرتبه کردن مختصات
کامپيوتر : مختصات
معمارى : هم ارا
قانون ـ فقه : هم رتبه
شيمى : مختصه
روانشناسى : هماهنگ ساختن
علوم هوايى : مختصات

 
کلمات مرتبط(15)