cushion


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
cushion

ميراشدن ،مستهلک شدن ،ضربه گير،بالشتک ،متکا،نازبالش ،مخده ،زيرسازى ،وسيله اى که شبيه تشک باشد،با کوسن وبالش نرم مزين کردن ،لايه گذاشتن ،چنبره
علوم مهندسى : کوسن
علوم هوايى : بالشتک

 
کلمات مرتبط(8)