cut out


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
cut out

جدا کردن در اثر بريدن ،کندن ،برش دادن ،قطع جريان ،سويچ قطع برق وغيره
علوم مهندسى : جدا کردن در اثر بريدن
علوم نظامى : وسيله ارتباط بااعضاى سازمانهاى زيرزمينى رابط يا واسطه ارتباط با سازمانهاى زيرزمينى

 
کلمات مرتبط(2) 

 
کلمات مرتبط(cut out):




بازگشت به واژه cut out



cut 
 out