detachment


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
detachment

بخش ،يکان جزء يک قسمت ،يکان کوچک دسته يا قسمت جدا شده از يکان بزرگتر قسمت قرارگاه ،قسمت زير امر،دسته ،قسمت ،جداسازى ،تفکيک ،کناره گيرى
روانشناسى : گسلش
علوم نظامى : فوج

 
کلمات مرتبط(5)