ماتريس ،فرم ريختگى ،مرگ ،ماندن در پايگاه در پايان بازى بيس بال دو سرعت ،جنگ تا پيروزى ، :)vi.(مردن ،درگذشتن ،جان دادن ،فوت کردن ، :)n.(طاس ،طاس تخته نرد،جفت طاس ،مهره ،سرپيچ ،بخت ،قمار،(مج ).سرنوشت:)vt.(بشکل حديده ياقلاويزدر اوردن ،با حديده و قلاويز رزوه کردن ،قالب گرفتن ،سر سکه علوم مهندسى : برش کامپيوتر : قطعه نازک مستطيلى از يک قرص نيمه هادى سيليکان که به هنگام ساخت مدارهاى مجتمع بريده شده يا لايه لايه مى گردد معمارى : ازاره ستون قانون ـ فقه : وفات شيمى : قالب ورزش : توپى که در حال افتادن برروى زمين است ،پارو زدن شديد علوم هوايى : قالب علوم دريايى : قالب منگنه کلمات مرتبط(90)