disposal


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
disposal

در دسترس ،موجود،منهدم کردن ،انهدام اسناد و مدارک يا وسايل ،مصرف واگذار کردن ،ظاهر شدن ،در معرض ديد قرار گرفتن ،کشف شدن هدف نابود کردن ،دسترس ،دراختيار،مصرف ،درمعرض گذارى
علوم مهندسى : دفع
قانون ـ فقه : مصرف
بازرگانى : در اختيار
علوم نظامى : کشف و خنثى کردن

 
کلمات مرتبط(5)