طلب ،ذمه ،واجب الاداء،لازم مقرر،درست ،تمام شده ،از دست رفته ،کهنه شده از نوبت خارج شده ،مقتضى ،حق ،ناشى از،بدهى ،موعد پرداخت ،سر رسد،حقوق ،عوارض ،پرداختنى ،قابل پرداخت ،مقرر قانون ـ فقه : کاملا" بازرگانى : دين علوم نظامى : غير قابل عمل کرد کلمات مرتبط(30)