end


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
end

انداختن گوى جک و ساير گويها از نقطه شروع به انطرف چمن( بولينگ روى چمن)،انتها،اخر،فرجام ،سر،نوک ،طرف ،بپايان رساندن ،تمام کردن ،خاتمه دادن ،خاتمه يافتن
کامپيوتر : خاتمه يافتن
روانشناسى : غايت
ورزش : ميله هاى تحت دفاع بازيگر معين ،انداختن گوى جک و ساير گويها از نقطه شروع به انطرف چمن

 
کلمات مرتبط(168) 

 
 
@@@@end
 
@@@end
 
@@end