ether


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
ether

(بعقيده قدما )عنصراسمانى ،اتر،اثير،جسم قابل ارتجاعى که فضاوحتى فواصل ميان ذرات اجسام را پر کرده و وسيله انتقال روشنايى و گرما ميشود،مايع سبکى که از تقطير الکل و جوهر گوگردبدست ميايدو براى بيهوش کردن اشخاص بکار مى رود
الکترونيک : اتر
شيمى : اتر
روانشناسى : اتر
نجوم : فلک فار

 
کلمات مرتبط(7)