exposure


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
exposure

پرتوگيرى ،در معرض ديد قرار گرفتن ،ظاهر شدن ظهور،کشف شدن ،پيدا شدن ،درمعرض گذارى ،اشکارى ،افشاء،نمايش ،ارائه
علوم مهندسى : نوردهى
شيمى : پرتودهى
زيست شناسى : در معرض نهادن
علوم نظامى : ظاهر شدن عکس

 
کلمات مرتبط(13)