extend


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
extend

توسعه يافتن ،تعميم دادن ،باحداکثر نيرو،وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن با پاهاى کشيده و بلند،باز کردن ،ادامه پيدا کردن ،باز شدن توسعه دادن ،درازکردن ،طول دادن ،رساندن ،ادامه دادن ،توسعه دادن ،تمديد کردن ،عموميت دادن ،منبسط کردن
علوم مهندسى : تمديد دادن يا کردن
قانون ـ فقه : امتداد دادن
بازرگانى : تمديد کردن
ورزش : کشيدن بدن ياراست کردن بازو ياپاى ژيمناست
علوم نظامى : باز شدن صفها از هم يا باز کردن انها

 
کلمات مرتبط(4)