farm


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
farm

اجاره يا مقاطعه کردن ،اجاره دادن( با)out ،کشتزار،مزرعه ،زمين مزروعى ،پرورشگاه حيوانات اهلى ،اجاره دادن به( با)out،کاشتن زراعت کردن در
عمران : مزرعه
قانون ـ فقه : اجاره دادن
بازرگانى : کشت زار
ورزش : باشگاه جوانان زيرنظر باشگاه اصلى

 
کلمات مرتبط(23)