fatigue


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
fatigue

خسته کردن ،کار بيگارى ،لباس کار کار اجبارى در سربازخانه ،خستگى( جسم لومينسان)،فرسودگى ،فرسودن ،خستگى ،کوفتگى ،رنج ،خسته شدن
علوم مهندسى : فرسودگى
الکترونيک : خستگى
عمران : خستگى
معمارى : خستگى
شيمى : خستگى
روانشناسى : خستگى
ورزش : خستگى
علوم هوايى : خستگى
علوم نظامى : خسته کردن

 
کلمات مرتبط(25)