flake


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
flake

پولک ،تکه کوچک( برف وغيره)،ورقه ،فلس ،جرقه ،پوسته پوسته شدن ،ورد امدن(با outيا)up،برفک زدن تلويزيون
علوم مهندسى : فلس
ورزش : گيره

 
کلمات مرتبط(3) 

 
کلمات مرتبط(flake):




بازگشت به واژه flake



flake-white 
snow flake 
 snow-flake