foil


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
foil

مسابقه شمشيربازى فويل ،جاى نگين ،تراشه ،ته چک ،سوش ،فلز ورق شده ،سيماب پشت اينه ،زرورق ،بى اثرکردن ،عقيم گذاردن ،خنثى کردن ،دفع کردن ،فلز را ورقه کردن
ورزش : شمشير با گارد کاسه اى و تيغه قابل انعطاف

 
کلمات مرتبط(10)