fragment


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
fragment

بسک گلوله ،پاره ،خرده ،تکه ،باقيمانده ،قطعات متلاشى ،خردکردن ،ريز کردن ،قطعه قطعه کردن
علوم مهندسى : قطعه
شيمى : قطعه
روانشناسى : پاره
علوم نظامى : تکه پاره

 
کلمات مرتبط(1) 

 
کلمات مرتبط(fragment):




بازگشت به واژه fragment



sentence fragment