fragmentation


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
fragmentation

تکه تکه شدن ،تکه تکه شونده ،ضد نفر
کامپيوتر : تکه تکه کردن
شيمى : قطعه قطعه شدن
روانشناسى : چند پارگى
بازرگانى : چند پارگى
علوم نظامى : گلوله افشان

 
کلمات مرتبط(3)