free lance


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
free lance

کار کردن بدون وابستگى بحزب يا جماعتى ،مفرد کار کردن ،نويسنده غير وابسته
علوم نظامى : اعلام کنترل خودکار هواپيما در درگيريهاى هوايى

 
کلمات مرتبط(2) 

 
کلمات مرتبط(free lance):




بازگشت به واژه free lance



free 
 lance